یـا امیر المومنین حیدر کرار (ع

آب نهر فرات که بر گرد قبر مطهر حضرت عباس (ع) میگردد ... بسیار زیبا

 
 
https://telegram.me/Em_hafttan/571
 
 

نوشته شده در سه شنبه 27 مهر 1395ساعت 12:23 توسط راحله 313| |

السلام علیک یا سیدتی زینب ( سلام الله )

 


نوشته شده در سه شنبه 27 مهر 1395ساعت 12:10 توسط راحله 313| |

و ثابت کرد زینب با جهادش، هرآنچه بهر او در باورت بود


کسی که پا به پا در محضرت بود
چهل منزل به دنبال سرت بود



چهل منزل اسیر و دست بسته
به شمشیر زبان همسنگرت بود



چهل منزل در امواج بلاها
زمانی بادبان، گه لنگرت بود



خدا جویان که در خون خفته بودند
خودش عباس و عون و جعفرت بود



گهی شد دست و بازوی اباالفضل
گهی در گفتن حق حنجرت بود



گهی پروانه ی گل های باغت
گهی شمع مزار دخترت بود



فروغ روزهایش اشک طفلان
چراغ شام غمبارش سرت بود



اگر نیمی ز تو در کربلا ماند
بحق تا شام نیم دیگرت بود



و ثابت کرد زینب با جهادش
هر آنچه بهر او در باورت بود

 

شاعر: مرتضی اسد الهی صابر

 

نوشته شده در سه شنبه 27 مهر 1395ساعت 11:53 توسط راحله 313| |


برات وصل امضاء می‌شد ای کاش
گره از کار دل وا می‌شد ای کاش

برای دیدنت ای حضرت اشک
دو چشمانم چو دریا می‌شد ای کاش

سحر گاهی به یمن مقدم تو
سرای ما مصفا می‌ شد ای کاش

وجود زخمی و آلوده ی من
به پیش پای تو پا می‌شد ای کاش

دل غمدیده و پر درد ما هم
به دست تو مداوا می‌شد ای کاش

میان زمره ی چشم انتظاران
ز زحمت نام ما جا می‌ شد ای کاش

دل آواره‌ ام در زیر پایت
شبیه خاک صحرا می‌شد ای کاش

مسیر وصل ما هم چو شهیدان
به سوی آسمان ها می‌شد ای کاش

دم آخر تن صد پاره ی ما
غبار راه زهرا می‌شد ای کاش

دل نامحرم ما محرم آن
غریبی‌ های مولا می‌ شد ای کاش

پس از چندین و چند صد سال گریه
دگر دستان او وا می شد ای کاش

به برق ذولفقاری خاک خورده
غرور شیعه معنا می‌ شد ای کاش

مزار مخفی یاس مدینه
به دستان تو پیدا می شد ای کاش

غرور چادر خاکی کجایی
عزیز فاطمه پس کی میایی
 
 

نوشته شده در دو شنبه 26 مهر 1395ساعت 1:45 توسط راحله 313| |

امام علی (ع) فرمود:


كسى كه از دنيا اندوهناك مى باشد، از قضاء الهى خشمناك است،

و آن كس كه از مصيبت وارد شده شِكْوه كند از خدا شكايت كرده،

و كسى كه نزد توانگرى رفته و به خاطر سرمايه اش برابر او فروتنى كند ،

دو سوم دين خود را از دست داده است، و آن كس كه قرآن بخواند و

وارد آتش جهنم شود حتماً از كسانى است كه آيات الهى را

بازيچه قرار داده است و آن كس كه قلب او با دنيا پرستى پيوند خورد،

همواره جانش گرفتار سه مشكل است، اندوهى رها نشدنى ،

و آرزویى نايافتنی و حرصی که هرگز او را ترک نمیکند

 


حکمت 228 نهج البلاغه


نوشته شده در دو شنبه 26 مهر 1395ساعت 1:41 توسط راحله 313| |

چگونگی مرگ واقعی:

استاد الهی قمشه اي. فیلسوف بزرگ جهانی اینگونه می گوید

که مرگ واقعی چگونه است:


آیا فشار قبر واقعیت دارد؟؟

 

استاد الهی قمشه ای:

جدا شدن روح از بدن هنگام مرگ قطعی ، در کسری از ثانیه انجام

میشود . این لحظه چنان سریع اتفاق می افتد که حتی کسی

که چشمانش لحظه مرگ باز است فرصت بستن آن را پیدا نمیکند .

یکی از شیرین ترین تجربیات انسان دقیقا لحظه جدا شدن روح از

جسم میباشد . یه حس سبک شدن و معلق بودن .

 

بعد از مرگ اولین اتفاقی که می افتد این است که روح ما که

بخشی از آن هاله ذهن است و در واقع آرشیو اطلاعات زندگی

دنیوی اوست شروع به مرور زندگی از بدو تولد تا لحظه مرگ میکند

و تصاویر بصورت یک فیلم برای روح بازخوانی میشود .

 

 

شاید گمان کنیم که این اتفاق بسیار زمان بر است . زمان در واقع قرارداد ما

انسانهاست . این ما هستیم که هر دقیقه را 60 ثانیه قرارداد میکنیم

اما زمان در واقع فراتر این تعاریف است . 

 

با مرور زندگی ، روح اولین چیزی که نظرش به آن جلب میشود،

وابستگیهای انسان در طول زندگی میباشد .

 

برخی از این وابستگی ها در زمان حیات حتی فراموش شده بود

ولی در این مرحله دوباره خود نمایی میکند .

میزان و لول وابستگی دنیوی برای هرکس متغیر است .

 

روح از بین خاطراتش وابستگی های خود را جدا میکند .

این وابستگی ها هم مثبت است هم منفی . مثلا وابستگی

به مال دنیا یک وابستگی منفی و وابستگی مادر به فرزندش

هم نوعی دلبستگی و وابستگی مثبت محسوب میشود .

ولی به هرحال وابستگی ست . 

 

این وابستگی ها کششی به سمت پایین برای روح ایجاد میکند

که او را از رفتن به سمت هادی یا راهنما جهت خروج از مرحله

دنیا باز میدارد . یعنی روح بعد از مرگ تحت تاثیر دو کشش قرار میگیرد

یکی نیروی وابستگی از پایین و دیگری نیروی بشارت دهنده

به سمت مرحله بعد .

 

اگر نیروی وابستگی ها غلبه داشته باشد باعث میشود

روح تمایل پیدا کند که دوباره وارد جسم گردد .

چون توان دل کندن از وابستگی را ندارد و دوست دارد

دوباره آن را تجربه کند .

 

به همین جهت روح به سمت جسم رفته و تلاش میکند.

جسم مرده را متقاعد کند که دوباره روح را بپذیرد .

 

فشاری که به "روح" وارد میشود جهت متقاعد کردن جسم خود

در واقع همان فشار قبر است .

 

این فشار به هیچ وجه به جسم وارد نمیشود . چون جسم دچار

مرگ شده و دردی را احساس نمیکند . پس فشار قبر در واقع

فشار وابستگی هاست و هیچ ربطی ندارد که شخص قبر دارد یا ندارد .

این فشار هیچ ربطی به شب زمینی ندارد و

میتواند از لحظه مرگ شروع گردد . 

 

یکی از دلایل تلقین دادن به فرد فوت شده در واقع این است که

به باور مرگ برسد و سعی در برگشت نداشته باشد .

بعد از مدتی روح متقاعد میشود که تلاش او بیهوده است

و فشار قبر از بین میرود .

 

وابستگی ها باعث میشود که روح ، شاید سالها نتواند از این مرحله

بگذرد . بحث روح های سرگردان و سنگین بودن قبرستانها

بدلیل همین وابستگی هاست .


گاهی تا سالها فرد فوت شده نمیتواند وابستگی به قبر خود

و جسمی که دیگر اثری از آن نیست را رها کند . 

به امید اینکه بتوانیم به درک این شعر برسیم:


دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ

ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ ...


بگذار و بگذر

ببین و دل مبند

چشم بینداز و دل مباز

که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت ...

نگذارید گوشهایتان گواه چیزی باشد که چشمهایتان ندیده،

نگذارید زبانتان چیزی را بگوید که قلبتان باور نکرده ...


"صادقانه زندگی کنید"

ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت میرویم.

ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر برآورده ایم ...

 

نوشته شده در چهار شنبه 21 مهر 1395ساعت 17:15 توسط راحله 313| |

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin